یک هفته یا ده روز قبل از مرحلهی یک بود، تو مدرسه اکران «یتیمخانهی ایران» رو گذاشته بودن. اصل اکران برای دهما بود، ولی من و کیانا هم اون لا رفتیم توی آمفی و دیدیمش. توی یه تیکه از فیلم، توی بازهی جنگ جهانی اول علاوه بر قحطی، توی کشور وبا هم میآد. وبا یه بیماری واگیردار عفونیه؛ اگر دو نفر از یه ظرف مشترک غذا یا آب میخوردن و اولی وبا داشت، دومی هم میگرفت. «ابوالفضل» پسر «سالار» نقش اول فیلم، با وبا مرد، جلوی چشم مادرش و اون جا به گمونم تنها جایی بود که گریهم گرفت، البته که گریهکردن سر اون فیلم کار سختی نبود وقتی کیانایی کنارم نشسته بود که از اول تا آخر فیلم رو گریه کرد. :)) این فیلم، اولین تصویری بود که من از یک اپیدمی واگیردار اومد توی ذهنم، فکر نمیکردم تاریخ این قدر واقعی شه. خدایا، دلت به حال ما به رحم نمیآد؟
پ.ن: درست که آمار مرگومیر این بیماری نسبت به وبا کمتره، درست که وضعیت بهداشت عمومی الان خیلی بهتر از اون موقعس، ولی اگر اشتباه نکنم،کشور ما بیشترین نسبت فوتی در اثر کرونا به افراد مبتلا بهش رو داشته. اینه که نگرانکنندهس. مراقب خودتون باشید لطفا.
درباره این سایت